خاطرات من 10


nedaieshabnam

سلام دوستاي گلم

بابت اينكه دير به دير آپ مي كنم معذرت

اين روزا خيليييييييييييييييييييييييييي درس دارم خيلي

تازه امروز هم كه اومدم آپ كردم با روزاي ديگه فرق داره

چون امروز رو به خاطر آلودگي هوا تعطيل كردن هوراااااااااا

فكر مي كردم فقط تهران از اين اتفاقا مي افته

ديشب نشسته بودم و داشتم خيلي متفكرانه سوالات رياضي رو حل مي كردم كه دوستم زنگ زد و گفت فردا تعطيليم

فكم افتاد

توي شوك بودم

يه جيييييييييييغ زدم

يعني تو عمرم اينقد ذوق نكرده بودم

خب بريم سر اصل مطلب

ياد يكي ديگه از خاطره هاي جالبم توي چت روم افتادم

با يه اقايي  صحبت مي كردم كه ايشون چهل سالشون بود و توي شركت گاز در يكي از شهراي جنوب كه اسمش يادم نمياد كار مي كردن.........سر صحبت باز شد و بهشون گفتم اين موقع شب (فكر كنم ساعتاي يك و نيم بود) خانمتون دعوا نمي كنه كه ميايد اينجا؟

_همسر من موقع زايمان با بچم هردو فوت شدن

_واقعا براتون متاسفم چرا بعد از اين همه مدت دوباره ازدواج نكرديد؟

_چون خانمم ناراحت ميشه

 قيافه ي من=

_بعد اونوقت خانمتون ناراحت نميشه مياين با يه دختر چت مي كنيد؟

_نه چون تو جاي دختر مني

و بعدش هم منو نصيحت كردن گفتن كه دخترم اصلا به پسرا اعتمادنكن اونا خيلي مارمولكن و خيلي حرفاي ديگه

از اون موقع به بعد فهميدم عشق يعني چي......يعني هنوز حتي بعد از مرگ همسرش حاضر نشده بود ازدواج كنه.... واي چقد خانومشو از ته قلب دوس داشته.......هنوز همسرشو كنار خودش حس مي كرده كه نمي خواسته ناراحتش كنه.......خوش به حال خانومش.....از اين مردا خيلي كم پيدا ميشه.....اين روزا مردا هنوز همسرشون زندست ميرن خيانت مي كنن(حالا اقايون نياين تو كامنت ها بگين كه همه مثل هم نيستن و با هم فرق مي كنن نه خير همه مردا مثل همن  همشووووون اگه چشمشون به يه خانم خوشگل تر از خانم خودشون بيفته حتي اگه كار خاصي هم نكنن توي چشماشون يه برق خاصي مي افته قبول كنيد ديگه توي ذاتتونه)

 حالا نكشيد منو ....... يه نفر از هزار نفرتون ممكنه پيدا بشه كه اينجوري نباشه

 

 

 

 



نظرات شما عزیزان:

pouyan
ساعت6:45---23 مرداد 1392
سلام یکی گفته بود تعطیل کردن همه رفتن پیک نیک و شاندیز و اینا ... مردم جنبه ندارن و فلان ببخشید خوب خود شمام بیرون بودی مردم رو تیو این مکانا دیدی دیگه تازه بقیه یه جا رفتن مثل ادم شما مثل اینکه خیلی جاها سر زدید
بعد در مورد این اقای محترم که میگید گفتن همه پسرا مارمولکن خودشون پسر نبودن؟ عایا ؟
خستم نباشید بنده دیگه حرفی ندارم ...
مثل وکیل مدافع ها


جامانده...
ساعت22:51---4 بهمن 1391

خدایا
به دو راهی های زمین که میرسم
چشم به آسمان میدوزم...
آنجا راه همیشه یکیست.......!


دیوونه ی حسین
ساعت20:35---23 دی 1391
سلام

یه پست جدید گذاشتم به نام شهید لطفا در موردش نظر بدید ،بگید چی از این عکس می فهمید من که دلم یه جوری شد وقتی دیدمش.

منتظرم



یاحسیــــــــــن
پاسخ:چشم الان ميام


Mostafa
ساعت13:11---17 دی 1391


جامانده...
ساعت13:27---12 دی 1391
"پرازتوام"

به تهی دستی ام منگر...

مگوکه هیچ نداری...

ببین..

"تورادارم خدااااا"


فیروزه
ساعت11:59---6 دی 1391
سلام خوبی؟حالا تعطیل کردن مردم کمتر برن بیرون بر عکس همه رفتن پیک نیک وطرقبه وشاندیز و...خیلی مردم ما باحالن

sima
ساعت22:44---3 دی 1391

پلکهای مرطوب مرا باور کن
این باران نیست که میبارد
صدای خسته ی من است که از چشمانم بیرون می ریزند . . .


sima
ساعت15:18---2 دی 1391

شاید من بهتر می دانم كه چرا بشر تنها حیوانی است كه می خندد؛ تنها انسان
است كه به شدت رنج می برد و ناگزیر است خنده را بیافریند.((نیچه))


جامانده...
ساعت20:45---25 آذر 1391
دیری‌است از خود، از خدا، از خلق دورم
با این‌همه در عین بی‌تابی صبورم

پیچیده در شاخ درختان، چون گوزنی
سرشاخه‌های پیچ‌درپیچ غرورم

هر سوی سرگردان و حیران در هوایت
نیلوفرانه پیچكی بی‌تاب نورم

بادا بیفتد سایه‌ی برگی به پایت
باری، به روزی روزگاری از عبورم

از روی یكرنگی شب و روزم یكی شد
همرنگ بختم تیره رختِ سوگ و سورم

خط می‌خورد در دفتر ایام، نامم
فرقی ندارد بی‌تو غیبت یا حضورم

در حسرت پرواز با مرغابیانم
چون سنگ‌پشتی پیر در لاكم صبورم

آخر دلم با سربلندی می‌گذارد
سنگِ تمامِ عشق را بر خاکِ گورم


همه را برای روز مبادایمان نگه داشتیم الا


خداوند را که صاحب اصلی روز مباداست!!!


علی ق
ساعت15:43---25 آذر 1391
سلام وبتون قشنگه...آره مردا اینجورین ذاتشونه! اگه مردا جذب جنس مخالفشون نمیشدن که نسل آدما منقرض میشد دختر خوب!!!!!!این کار خداس_ بعدم به نظر من زن ها میتونن این اشتیاق رو کم کنن از شوهرشون البته اگه آدابشو بلد باشن
پس همه خیانت ها تقصیر مردا نیست بی انصاف نباشین


asal khanom
ساعت8:09---17 آذر 1391
vali kam peyda mishehaaaaaaaa
پاسخ:درستهههههههههه


دخترآریایی
ساعت20:15---16 آذر 1391
درود
خوبی؟
من م از تعطیلی متنفرم چون این معلمای ما جنبه ندارن علاوه بر اینکه هر روز تا ساعت 3 مدرسه ایم تا ساعت 6 نگهمون میدارن
امیدوارم موفق باشی
بدرود


سارا
ساعت22:50---15 آذر 1391
به نظر من پسرا یه مشت موجود خودخواه و مغرورن مگر اینکه توشون استثنا پیدا بشه که خیلی کمه
عزیزم خیلی خوب نوشتی مرسی


امیرمهدی بی نشان
ساعت22:43---15 آذر 1391
سلام بر ندا خانم و وب شادشون.چه عجب ما دیدیم شما آپ کردید.خدایی از همون اول عاشق خاطراتت بودم خیلی باحالن حالا بماند که طرف راست میگفته یا نه ولی انصافا قبول ندارم حرفی رو که در مورد ما زده بودی.اگه قسمت شد با دلیل ثابتش میکنم.فعلا ندا خانم

ali
ساعت15:51---15 آذر 1391
سلام/قشنگ بود/من از تعطیلات بدم میاد/یاعلی
پاسخ:عوضش من خيليييييييييي خوشم مياد/ علي يارت


محمد امین
ساعت13:48---15 آذر 1391
سلام
یعنی خوشم میاد شما(خانما) خیلی اعتماد به نفستون بالاست
به نظرم خانما کمتر مورد اعتمادن


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:,| ساعت 11:15| توسط neda|


آخرين مطالب
» ...
» خداي من
» شايد آخرين نوشته
» خاطرات من 10
» لذت عشق به اين حس بلاتكليفي است
» زن
» عيد غدير والاترين عيد اسلامي
» عرفه.... روز دعا و نيايش
» friend
» سالگرد ازدواج امام علي (ع) و حضرات فاطمه (س)
» امام جواد(ع)
» روزهاي مدرسه
» خاطرات من 9
» من برگشتم
» خاطرات من 8
» خاطرات من 7
» خاطرات من 6
» خدا

قالب جدید وبلاگ پيچك دات نت